چرا باید برای امام حسین حضرت علی و بقیه ائمه که به طریقی به شهادت رسیدند گریه کنیم آیا گریه کردن نشانه علاقه به آنهاست؟
مسأله گریه و عزاداری بر حضرت سیدالشهدا(ع) و دیگر ائمه از افضل قربات است و فلسفههای سازنده و تربیتی متعددی دارد از جمله:
1- پیوند عمیق عاطفی بین امت و الگوهای راستین، به منظور توجه و پیروی عملی از آنان.
2- اقامه مجالس دینی در سطح وسیع و آشنا شدن تودهها با معارف دینی،
3- پالایش روح و تزکیه نفس،
4- اعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و ... .
5- الهام بخش روح انقلابی و ستم ستیزی،
6- زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینی،
7- توجه به هدف قیام امام حسین که همانا احیای ارزشهای دینی و جلوگیری از انحراف بود.
اما اصل عزاداری و سوگواری از خود اهل بیت(ع) است ولی چگونگی آن تا حدود زیادی با شیوههای قومی و ملی عجین شده است و این آمیزش تا زمانی که مشتمل بر خلاف شرع نباشد اشکالی ندارد.
داستان گریه و عزاداری پس از شهادت حضرت امام حسین(ع) از سوی امامان(ع) داستان دامنهداری است. به مواردی اشاره میشود:
1- امام چهارم(ع) که خود در کربلا شاهد مصائب دردناک حسین(ع) و یاران فداکار او بود و 23 سال داشت، پس از آن واقعه سوزناک تا زمانی که در قید حیات بودند یعنی مدت 34 سال طبق برخی روایات برای پدر و عزیزان خویش گریه و سوگواری میکرد، (بحارالانوار، ج 46، ص 108 و 109).
گریههای امام سجاد(ع) در سختترین شرایط علاوه بر جنبه عاطفی، یکی ازراههای مهم مبارزه و افشاگری بود.
2- امام صادق(ع) به ابوهارون مکفوف دستور میدهد مرثیه بسراید و آنگاه که وی مرثیه خود را میخواند مشاهده مینماید امام(ع) سخت گریه میکند متوجه میشود از صدای گریه امام صادق(ع) زنانی که پشت پرده حضور داشتهاند صدای خود را به گریه و شیون بلند کردند، (کاملالزیارات، ابن قولویه، نقل از ره توشه راهیان نور، ویژه محرم 1376).
3- امام رضا(ع) دعبل خزایی شاعر را در ایام سوگواری حضرت حسین(ع) به حضور میپذیرد به او عنوان یاری دهنده اهلبیت، خوشآمد میگوید و از وی میخواهد در روزهای غم و اندوه اهلبیت؛ یعنی عاشورا در مورد مصایب جد خویش اباعبدالله(ع) مرثیه بسراید، (بحارالانوار، ج 45، ص 257).
در مورد سینهزنی نیز برخی از منابع تاریخی نشان میدهد که وقتی بنیهاشم برای اولین از مدینه به کربلا آمده و با کاروان اسراء در آن مکان برخورد نمودند به رسم عزاداری زنانشان دست به سینه میزدند.
خلاصه این که همان طور که خود شما اشاره کردید گریه نشانه پیوند و علاقه است و لذا چون آنان اسوه و الگوی ما هستند باید همواره با آنها مرتبط بوده، نام و یاد آنها را در دل ها زنده نگهداریم.
آری، آنان به مقام رفیعی دست یافتند که هیچ گریه ندارد چون فانی نشدند، از بین نرفتند بلکه به نهایت کمال رسیدند ولی برای محرومیت خود از فیض وجود آنان و نیز اظهار علاقه و جستجوی پیوند یادشان ما را به گریه در درد فراق آنان هدایت می کند و نیز بر مظلومیت آنان و فریاد علیه ستمگرانی که چنین ستمی برای آنان روا داشتند باید گریست و خود همین گریه یعنی درک مظلومیت آنان وحن دانستن آنان واعلام انزجار از جبهه مخالف و آن ستمگرانی که مرتکب این جنایات می شوند در نتیجه این گریه عالم پیوند فکری و عاطفی با مظلوم و اسوه های حق و اظهار برائت و پیوند منفی با ظالمین است.
برای آگاهی بیشتر ر . ک :
1- فلسفه شهادت و عزاداری امام حسین، سید عبدالحسین شرفالدین، مترجم:علی صحت، انتشارات مرتضوی
2- حماسه حسینی، شهید مطهری، انتشارات صدرا
3- پیامهای عاشورا، جواد محدثی، انتشارات پیک جلال
4- عبرتهای عاشورا، سید احمد خاتمی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم
5- فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، نشر معروف